طرف 7

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Ling Deraz
تاریخ : چهار شنبه 11 فروردين 1395
نظرات

با دختره طبق معمول زیادی خودمانی شده بودیم. دیگه من که جو گیر مث خر، زده بودم به سیم آخر. طرف مهربون افراطی. نمی خواست منو رنجیده خاطر بکنه. هر چی می گفتم نه نمی گفت. یه بار رفتم توی فاز جدّیت، به یارو گفتم حرف اضافی نزن، برام شلوار راحتی و تی شرت درست و حسابی بفرست. سیاه باشه و حتی الامکان ساده، کار نداری خداحافظ. و قطع کردم. بسته ظرف دو روز رسید به دستم. سفارشاتم کامل بود یه جانماز و کتاب نهج ابلاغه! هم روش. باور کردنی نهَستَ. لحن جدی جواب داد. الان یکی دو تا از دوستان از قضیه خبردار  شدن و حس علامۀ دهر  لودن بهشون دست داده  که بله: با این لباس ها نماز نخون که معلوم نیست با چه پولی خریده شده و حلال و حرامیش معلوم نیست. خو اِگَم خودت لُک اَ گناهی، واسه من فتوا صادر می کنه. حسودیش میشه کسی واسه خودش چیزی نفرستاده به عمرش.   

توی یکی از موارد، یارو بُروجنی بود از اصفهانی ها هم خسیس تر. یعنی رحمت خدا و کل مسلمونای جهان بر اصفهانی ها. هیچی که نمی فرستاد هیچ، همش تک می زد تا من زنگ بزنم. پِچِری من تا چه حده که از همون هم آخرش کادو گرفتم. چطوری؟ طبق معمول خیلی خودمانی شدم و گرم و بگو بخند و جک صحنه دار و اینا. دمشون گرم، چینی ها. کیف زنانه هفت هزار تومنی برات تولید می کنه چنان تمیز که آدم حس می کنه راحت حدأقل 150 هزار ارزش داره. یه کیف دخترانه از همون سبک که می اندازن تو کَنگ خو، گرفتم براش از پیش چینی ها. ظاهرش حرف نداشت. یه روسری خوش رنگ و یه دفترچه خاطرات، از اونا هست که قفل و کلید داره و سوسولیه؟ گرفتم براش گذاشتم تو کیف کلاً 20 تا 25 تومن بیشتر نشد. شاید بگید حیف اون پول. ولی اگه اونا رو نمی خریدم  مثلاً چیکار می کردم به جاش؟ فوقش یه شب یه پیتزایی با بچه ها می گرفتیم می زدیم تو رگ.

چه مکافاتی داشتم با آدرس طرف. آدرس خونه شون و مغازه باباش و دانشگُهش که نمی شد بنویسی. البته خودش که گفت به خونه مون بفرست برا خانواده این چیزا عادیه! آخرش آدرس یه آرایشگاه زنانه رو داد که گویا گهگاه برای نظافت می رفت اونجا کار می کرد.هی میگم آخر آدرست، شماره ات را می نویسم مأمور پست به جای اینکه بیاره دم در خونه، زنگ می زنه به خودت، خودت میری بسته رو تحویل می گیری. میگه نه. داشت کلاس میذاشت که دارم تو آرایشگاه زنانه کار می کنم. یا می خواست همکاراش بدونن بسته براش میاد، آدم مهمی شده. بردم پست. خود یارو برام بسته بندی کرد تمیز. می دونست واسه کیه می گفت: حالا خوشگل هست یا نه؟! دختن بروجنی که معروفن به ... یه چیزی! بسته دو روزه رسیده بود به دستش. زنگ زد چنان ذوقی کرده بود که وقتی می خواست تشکر کنه  اصن هیجانی شده بود شدید که حرف از دهنش در نمی اومد. 40 بار تشکر کرد. فکر کنم اولین کادوی عمرش بود. گریه که مطمئنم کرده بود. می پرسید چن خریدی؟ میگم چه کار داری. یادم نیست چند بود ولی اینجا جنس ها ارزونه. می گفت کیف که حداقل 100 تومن ارزش داره. مه هم کم رسی نَمکه: ها، تقریباً همون حدودا بود! می گه چطور می تونم این لطفتو جبران کنم؟ شرط می بندم چنان خوشحال بود که اگه هر چیزی بهش گفته بودم نه نمی گفت، به شرطی که هزینه مالی براش نداشته باشه. خسیس، با یه کادوی چینی بنجل مخش زده شد و عاشقم شده بود. جوری که اگه همون لحظه ازش خواستگاری کرده بودم با کله قبول می کرد. بله که آلا به دخت ایطوری اکُن؟ سر یک هفته نشده بود خبر داد برات کادو فرستادم! عجیب ولی واقعی. بسته اش رسید. من میگم اینا خسیسن شما بگید نه. یه بسته پولکی فرستاده بود با یک بسته نبات و یه کیف پول مردانه بی کیفیت و یه انگشتر نگین دار پیرمردی. که بله: پولکی و نبات سوغات شهر ماست. کیف پول، خودم ده برابر بهتر از اونو داشتم. انگشتره هم مشکوک می زد. قرن ها پیش ساخته شده بود که زیرش خزه زده بود. بعید نبود مال بابا بزرگش بوده کش رفته بود. خیلی قدیمی بود جوری که اصن بعید نیست بدم موزه به عنوان عتیقۀ باستانی ازم میلیاردی بخرن. قیمت روی جلد پولکی و نبات ها را هم خوندم. یعنه کلاً با هزینۀ پست و اینا 10 هزار تومن هم خرج نکرده بود خسیس. البته مهم نفس کار و انگیزۀ مقدس ما بود که بشه از یک خسیس کادو بگیری، حتی یه تکه چوب خشک، که گرفتیم.

موردی هم داشتم دختره برام تک پوش و زیر شلواری فرستاد سایز خرس. معلوم نیست چه تصویری از من تو ذهنش بوده. والا توی اون تک پوش راحت چهار تا خرس گریزلی نر بالغ جا می شد. و تازه علاوه بر اون هدایا، ایران چک هم گذاشته واسم که اگه چیز دیگه ای لازم داشتم با سلیقۀ خود و با رعایت سایز خودم بخرم. مواری هم بود دختره برام مهر و تسبیح و کتاب دعاهای گوناگون و رنگارنگ فرستاده. من که معمولاً همون اول کار مذهبمو می گم. یا یارو یادش رفته بود و یا اینکه می خواست غیر مستقیم پیامی داده باشه که ما رو بکشونه همون سمت گمراهی.

ما بریم فعلاً زنگ خودمون رو بزنیم به طرف جدید. کاری باری؟  جان؟ کجاییه؟ مشهدی.   ها؟ اسمش چیه؟ چیکار به اسمش توهَه شما؟ خیال کردی اسمشو میگم بهتون؟ اگه اسمشو بگم و شما بدونید اسمش آتوسا هست، فردا گیر می دین که شماره اونو هم بده! 0915845PIIK


تعداد بازدید از این مطلب: 403
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود